ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
از هفته گذشته برای این چند روز تعطیلی برنامه ریزی کرده بودم و حسابی دل خودمو صابون زده بودم که دل سیر استراحت میکنم و هیچ کاری هم انجام نمیدم، امااااااااا دل غافل که دست روزگار بی مروت یه کلفتی بس عظیم برای ما رقم زده بود چطوری؟ اینجوری که طی یک تماس تلفنی ( ای ادیسون کجاییییییییی؟) خواهران شوهر به اطلاع ما رساندند که تا دقایق دیگر خانه مارا نورانی میکنند و بدینسان از روز چهار شنبه تاااااااااا روز جمعه یعنی کلللللللللل تعطیلات، ما در خدمت این قوم بودیم و رسما تعطیلات ما به فنا رفت .
دیشب یه فیلم میدیدم دیالوگی داشت که خیلی به دلم نشست: تنهایی این نیست که کسی دوروبرت نباشه تنهایی اینه که
همراهایی که داری درکت نکنن.
حالا میفهمم که من خیلی تنهام هم اونایی رو که خیلی عزیز بودن و هستن رو دیگه ندارم و هم اینایی رو که دارم درکم نمیکنن
ولی نمیذارم که تنهایی منو شکست بده